متن آهنگ رضا یزدانی به نام طهران تهران

Text Music Reza Yazdani Called Tehran Tehran

متن آهنگ اگه عاشقت نبودم پا نمیداد این ترانه

آهنگ رضا یزدانی طهران تهران

 برای مشاهده متن آهنگ به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید

 

با سلام خدمت مخاطبین ملوتکست هم اکنون می توانید متن آهنگ رضا یزدانی به نام طهران تهران را مشاهده کنید و از آن لذت ببرید.

 

برای حمایت از صاحب این اثر لینک این پست را در صفحات اجتماعی خود به اشتراک بگذارید.

 

همچنین خواهشمندیم با نظرات و پیشنهادات خود ما را یاری بفرمایید.

 

لازم به ذکر است که در صورت مشاهده مشکل در متن آهنگ ، پست و یا غیر مجاز بودن پست از طریق فرم تماس به ما اطلاع بدهید.

 

متن آهنگ اگه عاشقت نبودم پا نمیداد این ترانه

حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم


همه ی قصه رو حتی اونجایی که دوست ندارم


بزار صحبت کنیم این بار جای این که بنویسیم


راجع به دو جین سوالو یه سری عقده ی بدخیم


می دونم که دیگه مردم مرگ من موقتی من نیست


این جواز دفن و کفن یه صدای لعنتی نیست


توی این بحبوحه ی شک وسط این همه بحران


خودمو گوشه ی آسفالت جا گذاشتم تو اتوبان


ژست بی خوبی منگی واسه من نگیر دوباره


کسی که جلوت نشسته عصبی و لت پاره


من دیگه اصلا نمیخوام تیغو رو رگم بسرم


پایتخت دود و گوگرد قهرمان فصه ی مرگ


اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه


بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه


خط موشکو تو دستت نسل من خط کشی می کرد


واسه انفجار قلبت شعر من خودکشی می کرد


جعبه جعبه استخونو غم پرچمای بی باد


کودکی نسل ما رو به قرنطینه فرستاد


من با زندگی شعرم یا با تو شوخی نداشتم


واسه تو شوخی بودیم ما خیلی تلخه سرنوشتم


حالا هی غلط بگیر از دیکته های نانوشته ام


یا که اوراق بهادار بده جای سرنوشتم


اگه عاشقت نبودم پا نمی داد این ترانه


بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه


بین این صد تا اتوبان یه مسیر منحنی نیست


که کسی پشت سرم هی نده فرمان واسه ی ایست


وقتی آژیر رو کشیدن توی گوش لت و پارم


خودم عین بمب دستی شعرم هم شد انفجارم

 

متن آهنگ رضا یزدانی طهران تهران

 

یه نفر رو در و دیوار خون خاطره می پاشه


یه نفر که میگه این بار بزار انگشت رو رو ماشه


خیلی ساده نرسیدی سر صحنه واسه اجرا


انگاری که محض خنده گرگه زد به گله ی ما


اگه چیزیو نگفتم توی خاطرم نمونده


متاسفم که ذهنم خاک قصه رو تکونده


تسمه ی دلم برید و من از اون دقیقه لالم


یه سری تصویر موهوم ساخته میشه تو خیالم


ببین این زخمای کهنه دیگه پانسمان نمیشن


شدن عین تیر آخر وسط جمجمه ی من


منزوی شو توی قلبت ،ی اد کارون شب دجله


سر کوچه های بن بست ، یاد حجله پشت حجره


بچه های خاک و بارون، یادته ریختن تو میدون


مادراشون پشت شیشه، پدراشون ته دالون


پس چرا با تو غریبست، نسل بی خاطره ی من


یادمون نیست که چه جوری، واسه همدیگه می مُردن


پاش بیفته باز دوباره، روی مغربت می بارم


باز توی منطقه ی مین ، دست و پامو جا می ذارم


اگه عاشقت نبودم، پا نمی داد این ترانه


بی خیال بد بیاری، زنده باد این عاشقانه


اسم پایتختو با خون ، می نویسم واسه یادداشت


تنها چیزی که تو دنیا ، روی پاهام نگهم داشت


سر و ته کنم تو جاده ، مقصدم تهش همین جاست


وسط برجای تهرون ، ازدحام شعر و رویاست


می گذره این روزا از ما ، ما هم از گلایه هامون


عادی می شن این حوادث ، اگه سختن اگه آسون


توی پاییزمجاور ، وسطای ماه آذر


شد قرارمون که با هم ، بزنیم به سیم آخر

 

ترانه: اندیشه فولادوند
خواننده: رضا یزدانی
منبع: ملوتکست


مطالب مرتبط :